معاد در آئین یهود3
نوشته شده به وسیله ی محسن انبیائی در تاریخ 89/7/30:: 6:47 صبح
ب: وجود معاد در مکالمات میان خداوند و کلیم الله
" ان الساعه آتیه اکاد اخفیها لتجزی کل نفس بما تسعی " (طه: 15)
" و الذین کذبوا بآیاتنا و لقاء الآخره حبطت اعمالهم " (اعراف: 147)
" و اکتب لنا فی هذه الحیوه الدنیا حسنه و فی الآخره " (اعراف: 156)
ج: وجود معاد در سخنان الهی که خطاب به قوم بنی اسرائیل است:
" عسی ربکم ان یرحمکم و ان عدتم عدنا و جعلنا جهنم للکافرین حصیرا " (اسراء: 8)
" و اذ تاذن ربک لیبعثن علیهم الی یوم القیامه من یسومهم سوء العذاب " (اعراف: 167)
د: وجود معاد در مکالمات میان موسی علیه السلام و قوم بنی اسرائیل
" ان الذین اتخذوا العجل سینالهم غضب من ربهم و ذله فی الحیوه الدنیا " (اعراف: 153)
ه: وجود اصل معاد در سخنان موسی علیه السلام:
" ربنا انک آتیت فرعون و ملاه زینه و اموالا فی الحیوه الدنیا ربنا لیضلوا عن سبیلک ربنا اطمس علی اموالهم و اشدد علی قلوبهم فلا یومنوا حتی یروا العذاب الالیم " (یونس: 88)
" منها خلقناکم و فیها نعیدکم و منها نخرجکم تاره اخری " (طه: 55)
" و قال موسی ربی اعلم بمن جاء بالهدی من عنده و من تکون له عاقبه الدار " (قصص: 37)
" و قال موسی انی عذت بربی و ربکم من کل متکبر لا یومن بیوم الحساب " (غافر: 27)
و: اعتقاد قوم بنی اسرائیل به مساله معاد
قرآن هنگامی که داستان قارون را ذکر می نماید، از مکالماتی میان قوم او با وی سخن به میان آورده که به روشنی نشان میدهد، که آنان معتقد به مساله معاد بوده اند:
" اذ قال له قومه لا تفرح ان الله لا یحب الفرحین و ابتغ فیما آتاک الله الدار آلاخره و لا تنس نصیبک من الدنیا " (قصص: 76-77)
همچنین قرآن از مکالمه ای گزارش می دهد که میان مومنان واقعی این قوم و گروهی از ظاهر بینان فریفته شده به ثروت قارون، قبل از مبتلا شدن او به عذاب الهی واقع گردیده است و باز به خوبی این اعتقاد را نشان می دهد:
" و قال الذین اوتوا العلم ویلکم ثواب الله خیر لمن آمن و عمل صالحا و لا یلقاها الا الصابرون " (قصص: 80)
ز: اعتقاد گروندگان به دین موسی علیه السلام نسبت به معاد
قرآن در داستان انذار موسی علیه السلام، از شخصی صحبت به میان می آورد، که از قوم بنی اسرائیل نبوده، بلکه از قبطیان مصر می باشد، ولی با وجود آن به موسی علیه السلام، ایمان آورده و به خاطر برخی مصالح ایمان خود را مخفی می نمود:
" و قال رجل مومن من آل فرعون یکتم ایمانه ... " (غافر: 28)
در روایات اسلامی با نام "مومن آل فرعون" به این شخص اشاره گردیده است (حر عاملی، ج27، ص 18) او بعد از آنکه به موسی علیه السلام ایمان آورد، دو وظیفه را به انجام رساند، نخست جلوگیری از قتل پیامبر الهی توسط فرعونیان و دیگری دعوت قوم خویش به دین الهی. در گزارش قرآن از جریان دعوت این شخص،دیده می شود که وی بر مساله معاد تاکید خاصی داشته است:
" و یا قوم انی اخاف علیکم یوم التناد یوم تولون مدبرین ما لکم من الله من عاصم " (غافر: 32-33)
همچنین قرآن داستان ساحرانی را ذکر می کند که برای شکست موسی علیه السلام و غلبه بر معجزه الهی او جمع شده بودند، اما بسیار زود، متوجه الهی بودن این قدرت گردیدند و به موسی علیه اسلام ایمان آوردند. قرآن گزارش از مکالمه ای می دهد که میان این تازه مومنان و فرعون که آنان را تهدید به قتل نموده بود، صورت گرفته و آنان در این مکالمه به وضوح از اعتقاد خویش نسبت به معاد سخن گفته اند:
" قالوا انا الی ربنا منقلبون " (اعراف: 125)
" انما تقضی هذه الحیوه الدنیا " (طه: 72)
" انه من یات ربه مجرما فان له جهنم لا یموت فیها و لا یحیی " (طه: 74)
البته ممکن است که در اینجا این سوال پیش بیاید که چه بسا آنان عقیده به معاد را از دین سابق خود حفظ نموده اند، مخصوصا آنکه بسیاری از مورخین گفته اند، که مصریان باستان، به معاد و زندگی در سرایی دیگر معتقد بوده اند و حتی در بسط و توسعه آموزه معاد نقش بسیار مهمی داشته اند. حتی ذکر نموده اند که در میان نقش هائی که از دوران باستان مصر باقی مانده است، میتوان صورت الهه اوزوریس را یافت نمود که وظیفه او وزن نمودن قلب انسان است، تا میزان اعمال خیر و شر او را بسنجد (الباش، ص233)
اما قرآن در این مساله نگاه دیگری دارد. در نگاه قرآن فرعون و قوم او اعتقادی به مساله معاد نداشته اند. با نگاهی گذرا به آیات قرآن می توانیم این حقیقت را مشاهده نمائیم:
" قال فما بال القرون الاولی " (طه: 51)
" و استکبر هو و جنوده فی الارض بغیر الحق و ظنوا انهم الینا لا یرجعون " (قصص: 39)
این آیات بیانگر آن است، که اعتقاد این افراد به معاد نمی تواند مربوط به دین سابق آنها باشد، بلکه آن را از دین جدید خویش فرا گرفته اند. البته بررسی نظرات مورخین و اثبات دیدگاه قرآنی در این باره مجالی وسیعتر و گفتاری دیگر را می طلبد.
کلمات کلیدی :